سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایمان و عمل - صدای وحی


ساعت 1:49 عصر چهارشنبه 84/12/3

انسان در ایمان آوردن به دنبال دستیابی به چیزی است که ندارد. ایمان فعلی قلبی است، قابل امر و دعوت پذیر است، اختیاری است و با زور احتقاق نمی یابد، تنها در ظرف اختیار مفید است، دارای مراتب و قابل کاهش و افزایش است. زوال پذیر، قابل آزمون، کتمان پذیر تحول آفرین و قدرت زاست. ایمان دینی امری با فضیلت، باعث خشوع و تواضع و نرمی قلب و آرامش بخش است. بدون اطمینان هم حاصل می شود، اما مراتب عالی آن اطمینان بخش است. با یقین نه تلازم دارد نه تمانع، اما عالی ترین مرتب آن ملازم یقین است. ایمان با شکّاکیّت و شک مستقر منافات دارد.

ایمان دینی، گوهر اسلام ابراهیمی و اسلام محمدی است، اما اسلام (ظاهری) تلازمی با ایمان ندارد.

ایمان فعلی، قلبی است. اعتماد امیدوارانه و متوکلانه به امری قدسی است، دل سپردن، گرویدن و باور کردن امری متعالی است با ایمان در انسان تحولی شگرف ایجاد می شود که تمام وجود او را در بر می گیرد. ایمان، انسان را دیگر می کند، ایمان یک نقطه عطف است، انسان قبل از ایمان با انسان بعد از ایمان تفاوت دارد، وقتی انسان به چیزی ایمان می آورد، تناسبی با متعلق ایمان خود می یابد، مؤمن با متعلق ایمان هم جهت، همسو و هماهنگ می شود.

تمام اجزای وجودی مؤمن در جاذبه این امر جدید (متعلق ایمان) تعریف تازه ای می یابند. انسان مؤمن در موقعیت جدیدی که قرار گرفته است،‌ اعمالی مرتکب می شود که بدون ایمان انجام نمی داد همینگونه کارهایی را ترک می کند که قبل از ایمان انجام می داد. حوزه عمل از جمله عرصه هایی است که بشدّت از مقوله ایمان متأثر می شود. نمی توان به چیزی ایمان داشت و در عمل بر خلاف آن مرتکب شد. آنکه عملش با قلبش همسو نیست، قلبش به سمتی گرایش دارد، و عملش به سمتی دیگر. ایمان راسخی ندارد. می توان گفت: ایمان لوازم عملی دارد. عمل خارجی بروز ایمان قلبی است.

عمل خارجی جزو ایمان نیست. ایمان فعلی قلبی است. بحث بر سر تلازم ایمان با اعمال هماهنگ با خود است. ایمان به هر امری اعمال مناسب آن امر را لازم دارد. نمی توان تصور کرد که با ایمان در وجود انسانی تحوّل ایجاد شده اما در عمل او هیچ نمودی پیدا نکرده باشد، مگر اینکه به ارتباط بین اعمال انسانی و قلب او قائل نباشیم.

مراد از تفاوت اعمال انسانی قبل و بعد از ایمان این نیست که لزوماً در این دو موقعیت عمل مشترکی نمی یابیم، بلکه مراد از این است که ایمان به هر امری مقتضات خاصی در مقام عمل دارد. این اعمال خاص گاهی لزوماً از یک مؤمن سر می زند و در اعمال غیر مؤمن معادل ندارد، همانند عبادت، و گاهی ظاهر عمل مؤمن و غیر مؤمن همانند است. تفاوت در نیت و جهت عمل است و گاهی نیز مؤمن عملی را مجاز یا غیر مجاز می داند و نیز مؤمن همان عمل را بر عکس غیر مجاز یا مجاز می شمارد.

عمل جای ایمان را نمی گیرد، ایمان نیز جانشین عمل نمی شود هر یک کارکرد و فوائد خاص خود را دارد.

آیات 1تا 11 سوره مؤمنون:

/1 به راستی مؤمنان رستگار شدند. /2 همان کسانی که در نمازشان فروتنند. /3 آنان که از (گفتار و کردار) بیهوده رویگردانند /4 و کسانی که زکات می پردازند. /5 آنان که ناموس خود را حفظ می کنند. /6 مگر بر همسرانشان یا بر کنیزهایشان، بی گمان اینان سزاوار نکوهش نیستند. /7 پس هر کس (راهی) فراتر از این بجوید، اینان تجاوز کارند. /8 و همانان که امانتها و پیمان خود را رعایت می کنند. /9 و کسانی که بر (گزاردن) نمازهایشان پایبندند. /10 اینانند که وارثانند. /11 کسانی که (سرانجام بهشت) فردوسی را بدست آورند و آنان در آنجا جاودانه اند.

نمادهای عملی ایمان در آیات فوق عبارتند از:

1. فروتنی در نماز 2. پرهیز از لغو 3. ادای مالیات دینی 4. پاکدامنی 5. امانتداری 6. وفای به عهد 7. مواظبت بر نمازها.


¤ نویسنده: مهدی آذرنگین

یاران الهی::نظرات( )

صدای وحی، صدای وحی، ایمان

صفحه نخست
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
آشنایی با مدیر وبلاگ:::مهدی
 RSS 

:: بازدید امروز ::
18

:: کل بازدیدها ::
54583

::فهرست::آرشیو ::

امید به خدا و زندگی
هدایت الهی
انفاق برای خدا
بهار 1385
زمستان 1384

:: لینک به وبلاگ ::

ایمان و عمل - صدای وحی

:: اوقات شرعی ::

:: یاران الهی::




.: شهر عشق :.
عکس
سر چشمه
بوی یاس سپید
خاک خسته

:: خبرنامه وبلاگ ::

 

:: موضوعات وبلاگ ::

:: موسیقی ::